مُقیت

مرد خانواده از فرط بدبختی فرار می‌کند و دو پسر خردسال می‌مانند و مثل همیشه مادری که باید در این روزگار سر خم نکند. حالا هر دو پسر خردسال به دلیل فقر، درس و مدرسه را رها کرده و خانه‌نشین شده‌اند.

صاحب‌خانه بعد از چند ماهی که در برابر عدم پرداخت اجاره صبر می‌کند بالاخره اثاث این خانواده سه نفره را به کنار خیابان می‌گذارد و اجاره‌های عقب افتاده را از پول رهنی که در گذشته گرفته بود کم می‌کند و مابقی را به مادر می‌سپارد. اهالی مسجد و خیرین محل با این پول و کمک دیگران مبلغی را جمع‌آوری می‌کنند و برای مادر و دو پسرش یک واحد مسکن مهر ثبت نام می‌کنند. این عزیزان برای مدتی هم به منزل یکی از اقوامشان می‌روند.

اما بعد از چند بار اخطار از سوی مسئولان مسکن مهر مبنی بر پس گیری واحد ثبت‌نامی به دلیل عدم پرداخت قسط آخر بالاخره با کمک خیرین بخش دیگری از قسط آخر هم جور می‌شود اما 3 میلیون تومان آن کم است.

اگر این سه میلیون تومان تا آخر اردیبهشت، یعنی صبح سه شنبه به حساب مسکن مهر واریز شود این مادر و پسرانش برای همیشه از نگرانی مسکن رها می‌شوند اما اگر این پول پرداخت نشود کل ماجرای مسکن مهر منتفی است چون بیش از حداکثر فرصت داده شده، زمان صرف شده است برای پرداخت قسط آخر.

انشاالله جلوی مرد فتوت و مردانگی، مرد غیرت و بزرگی، حضرت امیر، علی علیه السلام شرمنده این مادر و کودکانش نشویم. میلاد آقا مبارک.